دکتر علی مطهری نسبت به برخی انتقادها و برخی برداشت ها از یادداشت قبلی اش درباره ممانعت از سخنرانی سید حسن خمینی واکنش نشان داد.
در این یادداشت اختصاصی که برای "تابناک" ارسال شده، مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی علاوه بر واکنش به انتقادها و اعتراض ها، توضیحاتی نیز درباره یادداشت پیشین خود داده است.
متن کامل یادداشت ارسالی ایشان بدون هیچ گونه تغییری به شرح زیر است:
نظر به اینکه برخی افراد از روی حسن نیت و برخی از روی شیطنت، قسمت پایانی یادداشت مورخ 15/3/89 اینجانب در پایگاه اطلاع رسانی "تابناک" را تعریض به مقام معظم رهبری تلقی نمودند لازم است توضیحی ارائه کنم.
در پایان آن یادداشت آمده بود: «آقایانی که اصرار به شبیه سازی حوادث امروز با حوادث صدر اسلام دارند آیا صحیح می دانند که آنها و دار و دسته شان را به سپاه عمر سعد و ابن زیاد تشبیه کنیم که در روز عاشورا با ایجاد سر و صدا اجازه نمی دادند نوه پیامبر(ص) سخن بگوید؟».
منظور من از کلمه «آقایان» کسانی است که در یک سال گذشته از اصل کلی بیان شده توسط رهبر گرانقدر انقلاب سوء استفاده کرده و می کنند و با فرصت طلبی و تطبیق آن اصل کلی بر مصادیق دلخواه خود، در صدد حذف همه رقبا و مخالفان خود از صحنه انقلاب هستند. آن اصل کلی مورد نظر رهبر انقلاب اسلامی این است: همان طور که در صدر اسلام افرادی مانند طلحه و زبیر با سوابق درخشان خدمت به اسلام، از صراط مستقیم خارج شدند و رو در روی امام بر حق قرار گرفتند امروز نیز امکان چنین چیزی وجود دارد. این مطلب را شهید آیت الله مطهری به بیان دیگری چهل سال پیش در کتاب جاذبه و دافعه علی علیه السلام ذکر کرده اند و آن این است که یکی از مشخصات شیعه اصول گرایی آن است و صحابی پیغمبر بودن، ملاک بر حق بودن نیست. شخصیت ها را باید با حق ارزیابی کرد و شناخت نه حق را با شخصیت ها. و اساسا این منطق بیش از هزار سال در بحث معروف «عدالت صحابه» در کلام شیعه بیان شده است.
این اصل کلی حرف درستی است و کسی نمی تواند منکر آن باشد و البته صرف مطرح شدن بحث توسط ایشان در این زمان نشان می دهد که برای آن در زمان ما مصداق یا مصداق هایی وجود دارد. اما شاهد بوده ایم که در یک سال گذشته یک باند قدرت پرست با تمسک به این اصل کلی بر آن بوده است که افراد صالحی را که نقش موثری در فتنه اخیر نداشته اند به صرف اینکه منتقد آنها بوده اند از صحنه انقلاب خارج کند و البته به خاطر آگاهی بخشی و روشنگری های امثال این بنده هنوز نتوانسته است و به فضل الهی نخواهد توانست. به تعبیر استاد مطهری انقلاب فرزند خور نیست، غفلت ماست که باعث می شود انقلابیون راستین به حاشیه رانده شوند. پس روشن است که مقصود تعریض به رهبری نبوده است.
این گروه که در صدد مصادره انقلاب برای خود و حذف فرزندان راستین انقلاب اسلامی است و میانگین سنی آنها هم از 30 سال تجاوز نمی کند باید آرزوی قطع پیوند میان ما خانواده شهید آیت الله مطهری با رهبر انقلاب را به گور ببرد. رهبر عزیز انقلاب، ما را از دوران کودکی می شناسند و یک بار جمله ای به این مضمون فرمودند که «یکی از بخت های آقای مطهری این است که فرزندان ایشان در جمع آوری و حفظ اصالت و نشر آثار ایشان این قدر جدی هستند».
گرچه سخن من اساسا متوجه ایشان نبود اما این کاسه های داغتر از آش باید بدانند که خود رهبر گرانقدرمان از انتقاد استقبال می کنند و از افراد متملق و چاپلوس بیزارند و افراد حر و آزاده را قدر می شناسند. گواه آن، گذشته از سیره و رفتار ایشان در جلسات خصوصی، برخوردی است که در سال گذشته با یک دانشجوی منتقد داشتند. این همان سیره مولای ایشان امیرالمومنین علی علیه السلام است که خطاب به مردم می فرماید: وظیفه شماست که از من در خفا و آشکار انتقاد کنید.
در اینجا ذکر چند نکته دیگر در مورد یادداشت اخیر لازم است:
1. آنچه در حرم امام رخ داد قطعا ضد انقلاب را خوشحال کرد و از جمله سازمان منافقین با خوشحالی وصف ناشدنی این اتفاق را «نشان دهند? اختلاف عمیق میان باندهای حکومتی» خواند. کسانی که خود را «بصیر» می نامند چگونه همراه با دشمن ترین دشمنان انقلاب چنین به وجد آمده و این بار شادی دشمن را دلیل نادرستی عمل خود نمی دانند؟
2. من با حجة الاسلام سید حسن خمینی در گرایشات سیاسی و فکری اختلافات بسیاری دارم ولی در عین حال با برخوردی که با او صورت گرفت سخت مخالفم. اینکه جمعیتی از نیروهای حزب الله به عملکرد سید حسن به دلیل اموری مانند شرکت در محافل خصوصی سران معترضان اعتراض داشته باشند طبیعی و به حق است اما اگر بنا بود این اعتراض به طور طبیعی صورت گیرد، با توجه به حرمت مکان و حضور دویست خبرنگار خارجی، این عمل حداکثر در دو سه دقیقه در ابتدا یا انتهای صحبت تمام می شد و یا با نمایش پلاکارد انجام می گردید.
اما این که اعتراض به نحو «رو کم کنی» انجام شود و آنقدر اعتراض را ادامه دهند تا سخنران تریبون را ترک کند و بعد سوت و کف بزنند و سپس پیامک پیروزی برای هم بفرستند، این قطعا برنامه ریزی شده است. یک حزب اللهی واقعی عاشق امام حداکثر به چند شعار قناعت می کند و قطعا به مستأصل کردن نوه امام در مقابل صدها خبرنگار خارجی و در جایی که روح امام حاضر است راضی نمی شود مخصوصا با توجه به اینکه این اولین اعتراضی بود که در یک جمع عمومی نسبت به نوه امام(ره) صورت می گرفت. البته سخنران قبلی هم از چند راه به افزایش التهاب کمک کرد.
3. دم خروس میزان اطاعت از رهبری را در همین یکی دو روز می توان در برخی رسانه هایی که خود را «رسانه های افشاگر فتنه» می نامند دید. هنوز 48 ساعت از توصیه اکید رهبر بزرگوار بر رعایت اخلاق و انصاف در برخورد با منتقدان نگذشته بود که به جای نقد سخن، صدها ناسزا و تمسخر را نثار منتقدان کردند. این رسانه های بصیر! که اخیرا جایزه هم گرفتند سزاوار بود جایزه آنها به جای «جایزه به افشاگران فتنه»، «جایز? مرگ اخلاق در رسانه» نام می گرفت.
آری، اگر بصیرت آن چیزی است که امثال آیات الهی چون حضرات صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، وحید خراسانی، شبیری زنجانی، جوادی آملی، امینی، استادی، مظاهری و ری شهری ندارند ولی امثال رسایی و روانبخش و کوچک زاده دارند من از نظر بصیرت کور مادرزاد به دنیا آمده ام و شفا یافتنی هم نیستم و مرگ را بر چنین بصیرتی ترجیح می دهم.
لینک مطلب